یکصد هزار میلیارد میکروارگانیسم در داخل یا بر روی بدن انسان زندگی میکنند.
برخی از این میلیونها میکروارگانیسمهایی که در داخل بدن زندگی میکنند-مثل میکروارگانیسمهای روده-برای سلامتی ضروریاند. با وجود این، برخی دیگر میتوانند باعث ابتلا به بیماری شوند. اگر بهخاطر دستگاه ایمنی نبود، بدن مملو از ویروسها و باکتریها میشد. برای درک اهمیت دستگاه ایمنی، فردی را در نظر بگیرید که مُرده است، بنابراین دستگاه ایمنی در آن فرد بهطور کامل از کار افتاده است. در ظرف چند ساعت، باکتریها و انگلها بهبدن حمله میکنند؛ در ظرف چند هفته، میکروارگانیسمها بدن فرد را بهطور کامل مصرف و تجزیه میکنند. هرچند فکر بهچنین چیزی خوشایند نیست، امّا این تصویر میتواند اثربخشی شگفتانگیز دستگاه ایمنی را گوشزد کند. عملکرد دستگاههای ایمنی و لنفاوی خیلی درهمتنیده است. کار این دو دستگاه محافظت از بدن است. دستگاه ایمنی در اصل از سلولهایی تشکیل شده است که از بدن در برابر بیماریها محافظت میکنند. اغلب این سلولها، در داخل دستگاه لنفاوی نیز وجود دارند. دستگاه لنفاوی، شبکهای از اندامها و عروق است که در سرتاسر بدن گسترش یافته است.
دستگاه لنفاوی (Lymphatic System)
دستگاه لنفاوی شامل عروق لنفاوی، مایع لنف (مایع موجود در داخل عروق لنفاوی)، بافت لنفاوی، و اندامهای لنفاوی است. بافت و اندامهای دستگاه لنفاوی عبارتند از: گرههای لنفاوی، تیموس، لوزهها، طحال، و مغز قرمز استخوان؛ که کار آنها تولید سلولهای ایمنی است. همانگونه که در شکل نشان داده شده است، عروق دستگاه لنفاوی درست مثل عروق خونی سرتاسر بدن را پوشش دادهاند.
اطلاعات اجمالی!
♦ به تازگی دانشمندان کشف کردهاند دستگاه لنفاوی تا مغز نیز گسترش مییابد. در واقع، بخش اعظم پزشکانی که در حال حاضر مشغول به کار درمانیاند، فکر میکنند چنین چیزی وجود ندارد: یعنی تصور میکنند در داخل جمجمه، هیچگونه عروق لنفاوی وجود ندارد. امروزه که یافتهها برخلاف این تصور را نتیجهگیری کردهاند، پژوهشگران مشتاقانه به دنبال کشف این موضوع هستند که جریان لنفاوی چگونه میتواند در بیماریهای نورودژنراتیو (تحلیل عصبی)-مثل آلزایمر و مالتیپل اسکلروز یا همان اسکلروز چندگانه (MS)-نقش داشته باشد.
دستگاه لنفاوی سه عملکرد دارد: حفظ تعادل مایعات، جذب چربی، و ایمنی.
- حفظ تعادل مایعات: مایعات پیوسته از مویرگها خارج میشوند و بهدرون بافتهای مجاور تراوش میکنند. مویرگها تقریباً 85 درصد این مایع را بازجذب میکنند، اما 15 درصد آن باقی میماند. این مقدار ممکن خیلی کم بهنظر برسد، اما، در طول یک روز، این 15 درصد مایعات باقیمانده تقریباً معادل 4 لیتر میشود؛ مقداری که میتواند باعث تورمهای خیلی بزرگ و حتی مرگ شود. یکی از نقشهای دستگاه لنفاوی، جذب این مقدار مایع و بازگرداندن آن به جریان خون است.
- جذب چربیها: عروق لنفاوی موجود در روده کوچک بهگونهای تخصصیافتهاند که میتوانند چربیها و ویتامینهای محلول در چربی را جذب کنند.
- ایمنی: دستگاه لنفاوی، بخش کلیدی دستگاه ایمنی است. گرههای لنفاوی و دیگر اندامهای لنفاوی، مایع لنف (مایع موجود در داخل عروق لنفاوی) را تصفیه میکنند تا مواد زائد سلولی، میکروارگانیسمها، و ذرات خارجی را دفع کنند.
نکته مهم!
♦ برخلاف عروق خونی، عروق لنفاوی مایعات درون خود را فقط در یک جهت حمل میکنند: آن را از بافتهای لنفاوی دور میکنند.
مایع لنف (Lymph)
در داخل عروق لنفاوی، مایع لنف جریان دارد؛ مایعی شفاف و بیرنگ که درست مثل پلاسما است، با این تفاوت که محتوی پروتئینی کمتری دارد. مایع لنف از همان 15 درصد مایع باقیمانده پس از تبادل مویرگی در بافتها منشأ میگیرد. بسته به محل و بافتی که مایع لنف از آنجا منشأ میگیرد، میتواند شامل لیپیدها (پس از جذب مواد در روده کوچک)، لنفوسیتها (پس از ترک گرههای لنفاوی)، هورمونها، باکتریها، ویروسها، و باقیماندههای سلولی باشد.
عروق لنفاوی (Lymphatic Vessels)
به آنها مویرگهای لنفاوی نیز گفته میشود. درست مثل وریدها، دیواره عروق لنفاوی نیز نازک است و دریچههایی دارند تا از جریان روبهعقب مایع لنف جلوگیری کند. دیواره عروق لنفاوی از لایه نازک سلولهای اپیتلیال تشکیل شده است. با وجود این، برخلاف سلولهای اپیتلیال وریدها (که پیوند محکمی با یکدیگر دارند)، سلولهای اپیتلیال دیواره عروق لنفاوی، همپوشانی محکمی ندارند و سست (شل) رویهم قرار گرفتهاند، موضوعی که باعث میشود بین سلولهای اپیتلیال آنها شکاف (فاصله) ایجاد شود. مایع بافتی از بین سلولهای اپیتلیالی که بر روی هم قرار گرفتهاند، وارد عروق لنفاوی میشود. دریچههای موجود در عروق از جریان رو به عقب مایع در عروق لنفاوی جلوگیری میکنند، بنابراین تضمین میکنند مایع لنف پیوسته از بافتها دور شود و به سمت قلب حرکت کند. فیلامنتهای پروتئینی، عروق لنفاوی را به سلولهای اطراف وصل میکنند. عروق لنفاوی اندازه میکروسکوپی دارند. آنها به شکل کیسههاییاند که انتهای بستهای دارند. عروق لنفاوی از فضاهای بافتی منشأ میگیرند و در داخل بستری از مویرگهای خونی قرار دارند. مایع بافتی (همان مایعی که پس از تبادل مویرگی در بافتها باقی میماند و مقدار آن 15 درصد است)، از راه شکافهای موجود بین سلولهای اپیتلیال عروق لنفاوی وارد آنها میشود. همراه با این مایع، باکتریها، لنفوسیتها، و سایر سلولها نیز وارد عروق لنفاوی میشوند.
عروق لنفاوی مسیر خود را به سمت قلب ادامه میدهند، و هرچه به قلب نزدیک میشوند، ادغام میشوند و عروق بزرگتر و بزرگتری را شکل میدهند. عروق لنفاوی در فواصل معینی به گرههای لنفاوی میریزند. گرههای لنفاوی جاییاند که سلولهای ایمنی عمل فاگوسیتوز (بیگانهخواری) باکتریها را انجام میدهند. عروق لنفاوی همچنان ادغام میشوند و در نهایت تنههای لنفاوی (Lymphatic Trunk) بزرگی را شکل میدهند. مایع لنف نواحی اصلی بدن به تنههای لنفاوی میریزد. بدن انسان، 5 تنه لنفاوی دارد. تنههای لنفاوی با یکدیگر اِدغام میشوند و دو مجرای جمعآوریکننده لنفاوی را شکل میدهند: یکی نزدیک به ورید ساب کلاوین (تحت ترقوهای؛ Subclavian) راست و یکی نزدیک به ورید ساب کلاوین چپ. پس از آنکه مجراهای جمعآوریکننده محتوی خود را به وریدهای ساب کلاوین ریختند، مایع لنف دوباره به جریان خون باز میگردد.
اطلاعات اجمالی!
♦ برخی مطالعات بزرگ دریافتهاند که هنگام خواب، جریان مایع لنفاوی در مغز تا حد زیادی افزایش مییابد. از آنجایی که بیماری آلزایمر و سایر اختلالهای نورولوژیکی (عصبی) با اختلال خواب همراهاند، توجه دانشمندان رفتهرفته به این موضوع جلب شد که اگر هنگام خواب مواد زائد مغز به خوبی پاکسازی و دفع نشوند، آیا ممکن است اینگونه بیماریها بدتر شوند یا حتی این روند دلیل ابتلا به چنین بیماریهای شود یا خیر؟
دستگاه لنفاوی، دو مجرای جمعآوری دارد: مجرای لنفاوی راست و مجرای توراسیک.
- مجرای لنفاوی راست: خون یکچهارم (کوآدرانت) بخش فوقانی سمت راست بدن را به ورید ساب کلاوین (تحت ترقوهای) راست میریزد.
- مجرای توراسیک (سینهای): این مجرا از بخش متسع عروق لنفاوی در شکم شروع میشود. این بخش متسع، سیسترنا کیلی (Cisterna Chile) نام دارد. مجرای توراسیک، مایع لنف مابقی بدن را به ورید ساب کلاوین چپ میریزد.
بافتهای لنفاوی (Lymphatic Tissues)
در سرتاسر بدن، پلاکهایی (پَچهایی) از بافتهای تخصصیافته وجود دارد که نقش مهمی را در دفاع و ایمنی دارند. این بافتها، بخشی از دستگاه ایمنیاند و مکانی برای لنفوسیتهای گوناگون به شمار میروند:
- لنفوسیتهای T و لنفوسیتهای B: این لنفوسیتها از بدن در برابر عوامل مهاجم خارجی دفاع میکنند.
- ماکروفاژها: باکتریها و مواد خارجی را در بدن فاگوسیت میکنند (بیگانهخواری).
- سلولهای دندریتیک: سوبستراهای خارجی را میبلعند و به فعالسازی سلولهای T کمک میکنند.
آن نواحی از بدن که با محیط خارجی در ارتباطاند یا مسیرهایی که به روی فضای بیرونی باز هستند (مثل مسیرهای تنفسی، گوارشی، ادراری، و تولید مثل)، در سرتاسر مخاط پوششی خود، پراکندگی لنفوسیتی زیادی دارند. این لنوفسیتها را بافت لنفاوی وابسته به مخاط (MALT؛ Mucosa-Associated Lymphoid Tissue) مینامند. لنوفسیتهایی که در این نواحی قرار دارند، پیوسته آماده دفاع از بدن در برابر میکروارگانیسمهای مهاجماند. بزرگترین اجتماع MALTها در لوزهها، پلاکهای پییر (پچهای پییِر؛ Peyer's Patches)، و آپاندیس قرار دارد.
لوزهها (Tonsils)
لوزهها (تونسیلها)، تودههایی از بافت لنفوئیدیاند که بخشی محافظتی را درست پشت گلو (حلق) شکل میدهند. در آنجا، لنوفسیتها در برابر پاتوژنهایی دفاع میکنند که قصد ورود به بدن را از راه بینی و گلو دارند. لوزهها بهطور کامل محصور نشدهاند، بلکه فقط با اِپیتلیومی پوشیده شدهاند که حفرههای عمیقی دارد و آنها را حفرههای لوزهای مینامند. سه نوع لوزه وجود دارد:
- یک عدد لوزه فارینژیال (گلویی) که بر روی دیواره فارِنکس (گلو) قرار گرفته است، درست در پشت حفره بینی. بدون تجهیزات نمیتوان آن را دید. این لوزه را، لوزه آدِنوئید یا لوزه سوم نیز مینامند.
- یک جفت لوزه کامی که درست در دو طرف قسمت پشتی حفره دهانی قرار دارند.
- تعداد زیادی لوزه زبانی که در پلاکهایی در دو طرف قسمت قاعده زبان قرار دارند.
بیشتر بدانیم؛ بدن انسان چگونه کار میکند؟
لوزهها حلقهای را دور تا دور پشت گلو تشکیل میدهند و جریان هوای ورودی از راه بینی و دهان را به گلو تصفیه میکنند. در این فرآیند، حفرههای لوزهای، باکتریها، ویروسها، و ذرات معلق استنشاقی را در خود به دام میاندازند. سلولهای سفید خون موجود در بافت لنفوئیدی لوزهها، هرگونه ویروس و باکتری را پیش از ورود به بدن از بین میبرند. گاهی اوقات، باکتریها و ویروسها باعث میشوند لوزهها-بهویژه لوزههای کامی-نیز عفونی شوند. در این زمان، لوزهها دچار تورم و التهاب میشوند، وضعیتی که آن را التهاب لوزه (تونسیلیت) مینامند. نشانههای التهاب لوزه عبارتند از: گرفتگی گلو، تورم دردناک، و تب. اگر التهاب لوزه در اثر ویرس ایجاد شود، معمولاً ظرف چند روز خودبهخود برطرف میشود. امّا اگر باکتری باعث التهاب لوزه شده باشد (معمولاً باکتری اِستِرپتوکوکال که آن را گلودرد اِسترپی مینامند)، بیمار باید آنتیبیوتیک مصرف کند. عمل جراحی برداشتن لوزهها فقط زمانی تجویز میشود که التهاب لوزه به درمان دارویی مقاوم باشد یا لوزهها مکرر دچار التهاب شوند.
آپاندیس (Appendix)
آپاندیس، کیسه باریکی است که در انتهای پایانی روده بزرگ قرار دارد و جمعیت متراکمی از لنفوسیتها را در خود جای داده است. هرچند اغلب تصور بر این بوده آپاندیس اندامی است که هیچگونه عملکرد مشخصی ندارد، اما پژوهشهای جدید نشان میدهند آپاندیس احتمالاً مخزنی برای باکتریهای مفید روده است.
پلاکها یا پچهای پیر (Peyer's Patch)
تودههای کوچکی از بافت لنفاوی که در سرتاسر روده کوچک پراکنده شدهاند و درست در زیر مخاط رودهای قرار دارند، پلاکهای (پَچهای) پییِر نامیده میشوند. پلاکهای پییِر، نوعی زیرگروه از MALTها هستند که اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، آنها را بافت لنفاوی وابسته به روده (GALT) مینامند. پلاکهای پییِر بخش مهمی از دستگاه ایمنیاند و عملکرد آنها پایش جمعیت باکتریایی در داخل روده و کمک به پیشگیری از رشد باکتریهای مضر است. همچنین، اگر باکتریهای بیماریزا وارد بدن شوند، سلولهای تخصصیافته در داخل پچهای پییر به لنفوسیتها هشدار میدهند تا پاسخ ایمنی را تحریک کنند.
اطلاعات اجمالی!
♦ بافت لنفاوی وابسته به روده نقش حیاتی و خیلی مهمی در پاسخ ایمنی بدن دارند.
اندامهای لنفاوی (Lymphatic Organs)
برخلاف بافتهای لنفاوی که پراکنده و باز هستند، اندامهای لنفاوی خیلی محصوراند. همچنین، کپسولهایی از بافت همبند دارند که آنها را احاطه کرده و از بافتهای اطراف جدا میکند.
اندامهای لنفاوی به دو دسته تقسیم میشوند:
- اندامهای لنفاوی اولیه (اصلی): شامل تیموس و مغز قرمز استخوان میشوند. این اندامها محلی برای سلولهای بنیادیاند تا تقسیم شوند و به لنفوسیتهای بالغ T و B تبدیل شوند. همچنین، محلیاند تا لنفوسیتها در آنجا یاد بگیرند که عوامل مهاجم خارجی را شناسایی و از بین ببرند، ویژگی که آن را کارآمدی ایمنی (کاملبودن ایمنی، دستگاه ایمنی سالم، یا Immunocompetence) مینامند.
- اندامهای لنفاوی ثانویه (فرعی): شامل گرههای لنفاوی و طحال میشوند. در این اندامها، لنفوسیتهای بالغ، فعال میشوند و شروع به محافظت از بدن در برابر پاتوژنها (عوامل بیماریزا) میکنند.
تکمیل میشود ...